Unity for all people around the world >
Unity for fight with oppression >
Unity for a Better Life

Monday, October 3, 2011

شعری از خودم: باید رفت

دو روز به اینترنت سالم ( بدون فیلتر ) دسترسی نداشتم، تصمیم گرفتم تا وقتی که بخواد اینترنت درست بشه یه شعر بگم البته اگر اسمش رو بشه گذاشت شعر


:باید رفت

این جا، دیگر جای زیستن نیست * وطنم هست، ولی برای من نیست
باید رفت جور دیگر باید زیست * باید رفت جایی که خودخواهی نیست
نه آزادی هست نه آبادی نه شادابی * خانه مرگ است جایی که نفس نیست
پلیس دزدد دیش ز روی پشت بام * گر چه دیوارهای خانه کوتاه نیست
اعتراض نکن، سوالی نپرس * ورنه، پاسخش چیزی جز اعدام نیست
نرگس کو؟ مجید چرا مانده در اوین؟ * مگر جای دانشجو، دانشگاه نیست؟
فیلم ساز به زندان افتد و آبپاش هم * ببینم مگر اختلاس جرم نیست؟
گرگان می گیرند ما را یکی یکی * پس چرا فریاد و صدایی نیست؟
دولتی با این همه ظلم و ستم * سکوت و سر به تویی چاره اش نیست
بردیا کوله بارت را ببند * گویا، به این مردم امیدی نیست
می روم اما بدانید، رمز پیروزی * چیزی جز، حضور ِ در خیابان نیست

مهر 1390

2 comments:

  1. داشتم مطالبت رو میخوندم بردیا جون :)) خیلی خوب تر از همیشه و قدیما می نویسی.خدا قوت

    ReplyDelete
  2. مرسی پریسا بخاطر توجه ت

    ReplyDelete

شــمــا چــطــور فــکــر مــی کــنــیــد؟؟