Unity for all people around the world >
Unity for fight with oppression >
Unity for a Better Life

Sunday, November 21, 2010

فراخوان فعالان دانشجویی در آستانه فرارسیدن 16 آذر روز دانشجو

در آستانه فرا رسیدن ۱۶ آذر و روز دانشجو، جمعی از دانشجویان دانشگاه های پایتخت، با صدور بیانیه ای عموم دانشجویان را به اعتصاب سراسری در تاریخ های ۱۵ و ۱۶ و ۱٧ آذر امسال فراخواندند. این فعالان دانشجویی در بیانیه خود با خاطرنشان کردن این نکته که “طی سال گذشته شاهد اعمال بیشرمانه حکومت از جمله قتل عام هموطنانمان در تظاهرات خیابانی؛ رسوایی در زندان کهریزک؛ حمله وحشیانه به کوی دانشگاه تهران؛ اعتراف گیری های اجباری از فعالین در بند؛ دستگیری و حبس هزاران تن از آحاد ملت بدون توجه به قوانین؛ زیر پا گذاشتن قانون؛ اعدام های بی رویه و هزاران عمل نا مشروع دیگر بوده ایم”، از تمام تشکل های دانشجویی و انجمن ها درخواست نمودند در اعتصاب سراسری دانشجویان شرکت جسته و صدای آزادیخواهی خود را به گونه ای متفاوت و منسجم تر از همیشه به گوش مستبدین و همچنین همه آزادیخواهای دنیا برسانیم.” این بیانیه آورده است “از تمامی کسانی که این بیانیه را می خوانند می خواهیم تا با تکثیر آن چه در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی اینترنتی و چه در سطح دانشگاه ها و خوابگاه های دانشجویی ما و خودشان را در انجام این رسالت مهم یاری رسانند.” فعالان دانشجویی دانشگاههای شهر تهران، یادآور شده اند که “در بیانیه های بعدی، جزئیات و چگونگی اعتصابات آتی به اطلاع خواهد رسید.” گفتنی است گروهی از دانشجویان و همچنین فعالان دانشجویی جنبش سبز مقیم خارج از کشور نیز، در آستانه فرا رسیدن ١۶ آذر و روز دانشجو، طی فراخوانی از دانشجویان ایرانی سراسر جهان خواستار گرامیداشت این روز و سازماندهی مشترک برای برگزاری مراسم همزمان شده بودند.

Tuesday, November 16, 2010

مهندس قدیما یه بیانیه میدادی، اونم تعطیل شد؟

مهندس قدیما یه بیانیه میدادی، اونم تعطیل شد؟
با اینکه مهندس موسوی و آقای کروبی جنبش رو پیش بردند و در روزهای سخت با مردم بودند و مطمئنا از این به بعد هم با مردم خواهند ماند، اما به نظر من جنبش سبز ایران برای ادامه مسیر به یک رهبر مقتدرتر احتیاج دارد تا بتواند برای ادامه مبارزه، انرژی لازم را به مردم منتقل کند و خود نیز در برابر حکومت ولایت فقیه آشکارا به ایستد نه اینکه از پایبندی خود به اصل نظام جمهوری اسلامی و رهبر فقید آن سخن به میان آورد. روز به روز، به اوج دوره حساس بحران اقتصادی نزدیک می شویم و اگر در این دوره، مدیریت یک مدیر مقتدر پشتیبان مبارزات مردمی نباشد بدون شک مبارزات شکست خواهند خورد.

پی نوشت
------------------
اعتقاد آقایان موسوی و کروبی به نظام جمهوری اسلامی و شخص آقای خمینی برای ما محترم است، اما جنبش مردمی که خواهان تغییر حکومت هستند نیاز به رهبری با اندیشه ی تغییر حکومت دارد

Monday, November 15, 2010

آیا اسلام دین کاملی است؟

آیا اسلام دین کاملی است؟ آیا مسئله سنگسار در قرآن آمده است؟ در غیر انسانی بودن و وحشیانه بودن سنگسار هیچ شکی نیست و اجرای آن در هر زمان و تاریخی غیر قابل قبول است. تنها با یک ایراد میتوان ادعای اسلام و مسلمین را مبنی بر کامل بودن این دین رد کرد. اگر اسلام دین تمام تاریخ است و نه تنها برای یک دوره خاص، پس قوانین آن باید در هر زمان و تاریخی تازگی داشته باشد، که البته به اعتقاد علمای این دین، قوانین قرآن و اسلام این تازگی را دارد، اگر چنین است پس چرا بدون توجه به پیشرفت جوامع، سنگسار به عنوان یک قانون درآمده است؟ آن هم در دینی که ادعای بی عیب بودن آن مطرح است. آیا به جای سنگسار برای زنان و مردان متاهل که خارج از روابط زناشویی سکس داشته اند ( و در اسلام به زنا از آن نام برده می شود) نمی توانستند مجازات دیگری در نظر بگیرند؟ اگر که مجازات سنگسار در قرآن آمده پس میتوان گفت که قرآن و اسلام با این عمل وحشیانه موافق بوده و بنابراین اسلام نمی تواند دینی باشد که صد در صد ارزشهای انسانی را محترم می شمارد و همچنین نمی تواند دین کامل و بی عیبی باشد که برای تمام تاریخ فرستاده شده است. اما اگر مجازات سنگسار در قرآن نیامده، هیچ فردی هم نمی تواند بگوید که حضرت محمد پیامبر اسلام و علی بن ابیطالب امام اول شیعیان این قانون را اجرا نمی کردند، چرا که در کتب معتبر اسلامی موضوع اجرای حکم سنگسار توسط پیامبر آمده است. حال این سوال در ذهن ایجاد می شود که اگر پیامبر اسلام و امام شیعیان معصوم هستند پس چرا این حکم وحشیانه را صادر و یا اجرا می کردند و موافق با آن بوده اند؟. یا اینکه معصوم نبوده اند و این عمل را انجام می داده اند که در این صورت ادعای اسلام و قرآن مبنی بر معصوم بودن پیامبر و جانشین او رد می شود، یا اینکه معصوم بوده اند و این عمل را انجام داده اند، که در این صورت این سوال ایجاد می شود: انسانی که مصون از گناه است و به درجه بالایی از دانش رسیده چطور میتواند مرتکب یک عمل وحشیانه شود؟

نوشته های فوق تنها نقدی بر اسلام است و به هیچ وجه قصد اینجانب توهین به اسلام و مسلمانان نیست.

Sunday, November 7, 2010

در پاسخ به گستاخی حسن نصرالله

در خون من غرور نیاکان نهفته است ** خشم و ستیز رستم دستان نهفته است
ما فرزندان کورش هستیم، خون کوروش توی رگهامون جاریه، اگر از تمدن ما میخوای بدونی باید از کوروش و رستم و داریوش و آرش و... یاد کنی.
بترس از اون روزی که دست ما ملت ایران به تو برسه
همین

Wednesday, November 3, 2010

کم کردن تعداد داشنجویان در پایتخت تنها برای کند کردن سرعت آگاه سازی مردم می باشد

دانشجو برای حکومت جمهوری اسلامی کابوس بزرگی است که با روشن فکری و فهم خود دیگر اقشار جامعه را از خطر استبداد دینی و دیکتاتوری آگاه کرده است، در طول سالیان بعد از انقلاب اسلامی، دانشجویان به عنوان یک پیامبر، حکومتی که تک صدایی را فریاد می زند و آزادی اندیشه و آزادی بیان و... را زیر ماشین سرکوب خود له می کند به مردم شناساندند و خبر از آینده ای تاریک تر دادند مطمئنا اوج رسالت و انجام وظیفه دانشجویان آگاه 18 تیر 1378 بود، بی شک این اتفاق باعث روشن شدن ذهن بسیاری از ایرانیانی شد که حکومت ولایت فقیه را نمی شناختند. پس از رویداد 18تیر جنبش دانشجویی بسیار بیش تر از گذشته با حکومت اسلامی روبرو شد. تا جایی که در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری 1388 و شکل گیری جنبش سبز دو گروه از افراد جامعه را می توان به عنوان مزاحمین اصلی حکومت جمهوری اسلامی در پیشبرد اهداف ضد حقوق بشری و ضد دموکراسی شان نام برد؛ یک گروه زنان و دختران جامعه هستند که در تمام اعتراضات جنبش سبز پرچم دار و پیش قدم بوده اند، گروه دیگر نیز دانشجویان هستند که به محض آرام شدن اوضاع به دلیل سرکوبها، با اعتراضات و صحبتهای خود حکومت را به رویارویی و ادامه مبارزه دعوت کرده اند مطمئنا هیچ حکومت دیکتاتوریی نمی تواند زنان را از یک شهر یا استان حذف کند یا تعدادی از آنها را از شهر بیرون کند بنابراین با حداکثر توان خود آنها را محدود می کند، شاید نتوان دانشجویان را هم حذف کرد اما میتوان تعدادشان را در شهرهای تاثیر گذار کمتر کرد. مسئله کم کردن جمعیت پایتخت که چندی است در جامعه و دستگاه دولت مطرح شده، بهانه خوبی برای حکومت است تا گروه دانشجویان را از تهران که بدون شک تاثیر گذارترین شهر ایران در بقا یا سقوط حکومت می باشد حذف کند.
کم کردن تعداد داشنجویان در پایتخت ( که یکی از ستونهای اصلی اعتراضات مردمی هستند ) تنها برای کند کردن سرعت آگاه سازی مردم می باشد، دانشگاه علوم پزشکی ایران اولین هدف حکومت در این راستا می باشد، اما آیا هدف اصلی تنها دانشجویان پزشکی می باشند؟
با توجه به سخنان آقای خامنه ای درباره علوم انسانی ( اینجا ) و صحبتهای مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی درباره تغییر مطالب دوازده رشته علوم انسانی ( اینجا ) به نظر می رسد که پس از منحل کردن دانشگاه علوم پزشکی ایران، تعدادی از دانشکده های علوم انسانی دانشگاه های مستقر در تهران دچار این مشکل شوند و دانشکده های باقی مانده هم به صورت گزینشی به کار خود ادامه دهند