Unity for all people around the world >
Unity for fight with oppression >
Unity for a Better Life

Thursday, January 28, 2010

به یاد شهدای راه آزادی




از همان روزی که دست حضرت قابیل
گشت آلوده به خون حضرت هابیل
از همان روزی که فرزندان آدم
زهر تلخ دشمنی در خونشان جوشید
آدمیت مرد!
گرچه آدم زنده بود.
از همان روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند
از همان روزی که با شلاق و خون،دیوار چین را ساختند
آدمیت مرده بود
***
بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب
گشت و گشت
قرنها از مرگ آدم هم گذشت.
ای دریغ،
آدمیت بر نگشت.
***
قرن ما روزگار مرگ انسانیت است
سینه ما ز خوبی ها تهی ست
صحبت از آزادگی،پاکی،مروت ابلهی ست
صحبت از موسی و عیسی و محمد نابجاست
قرن موسی چومبه هاست
***
روزگار مرگ انسانیت است:
من،که از پژمردن یک شاخه گل،
از نگاه ساکت یک کودک بیمار،
از فغان یک قناری در قفس،
از غم یک مرد در زنجیر-حتی قاتلی بر دار
اشک در چشمان و بغضم در گلوست.
وندرین ایام،زهرم در پیاله،اشک و خونم در سبوست
مرگ او را از کجا باور کنم؟
***
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
وای!جنگل را بیابان می کنند
دست خون آلود را در پیش چشم خلق پنهان می کنند!
هیچ حیوانی به حیوانی نمی دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان می کنند
***
صحبت از پژمردن یک برگ نیست
فرض کن:مرگ قناری در قفس هم مرگ نیست
فرض کن:یک شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض کن:جنگل بیابان بود از روز نخست
در کویری سوت و کور
در میان مردمی با این مصبیتها صبور،
صحبت از مرگ محبت،مرگ عشق،
گفتگو از مرگ انسانیت است!
**فریدون مشیری**


Thursday, January 21, 2010

انصاف بده کدام خونخوار تریم؟

ای صاحب فتوا ز تو پر کارتریم
با این همه مستی ز تو هشیارتریم

تو خون کسان خوری و ما خون رزان
انصاف بده کدام خونخوارتریم؟