یک آتئیست (خدا ناباور)هستم، به اعتقاد من، خدا ساخته ی ذهن بشر است، تنها بخاطر اینکه انسان به یک تکیه گاه روحی احتیاج دارد.
بهشت و جهنم واقعی در این دنیاست، و دنیایی جز این وجود ندارد، با مردن جسم روح هم می میرد.
به حقوق برابر میان زن و مرد معتقدم
Unityforallpeople around the world > Unityfor fightwith oppression > Unityfor aBetter Life
رسانه شمایید دوستان سبز شیرازی در مبارزات گذشته با انتخاب خیابان ملاصدرا به عنوان محل مبارزه، بیش از حد دستگیری دادن، دلیلش هم فاصله ی بیش از حد خیابانها و کوچه های فرعی ملاصدرا هست، من که چند روزی هست به شیراز اومدم و در تظاهرات روز یک اسفند هم حضور داشتم و با توجه به مشاهدات دوستانم، خیابان ملاصدرا بیش از حد باعث دستگیری می شود. به همین دلیل با یکی از دوستانم خیابانهای مختلف شیراز را گشتیم تا بهترین مکان را برای مبارزه پیدا کنیم، تقریبا تمام خیابانها یک مشکل دارند و همان فاصله ی خیابانهای فرعی می باشد. با این وجود فلکه ی گاز به دلیل وجود پارک آزادی و داشتن خیابانهای فرعی بیشتر محل مناسبی برای اعتراض می باشد از تمام دوستان خواهش می کنم تا برای کمک به دوستان شیرازی، فلکه ی گاز را برای تجمع روز 10 اسفند در شیراز، اطلاع رسانی کنند. خواهش می کنم اطلاع رسانی کنید
اینکه حکومت ولایت فقیه باید از این مملکت بره شکی توش نیست، من هم تمام تلاشم رو میکنم تا این حکومت سرنگون بشه و یک حکومت مبتنی بر دموکراسی بنا بشه. اما با این وضعیت مملکت و این بیماری فرهنگی و فکری که جمهوری اسلامی توی مملکت شایع کرده و همینطور با وجود این مسئولان مزخرف که فرقی هم نمیکنه کدوم طرفی هستن ( اصلاح طلب سبز و یا اصولگرایان ولایت فقیه و... )، بعد از آزادی از بند حکومت ولایت وقیح و جدایی دین از سیاست، حداقل 15- 20 سال وقت می بره تا طرز فکر و عمل مردم و مسئولان درست بشه، اون موقع هم دیگه من پیر شدم. تا همین الانش از زندگی هیچی نفهمیدم به جز بی پولی و بدبختی و هزارتا مشکل دیگه. زندگی نمیکنم که، فقط زنده هستم پس باید رفت، جور دیگر باید زیست بگو بدبخت پولت کجا بود که میخوای بری
اول به سمت میدان ستاد رفتم اما خبری از هیچ گروهی نبود، سپس به سمت میدان نمازی حرکت کردم و برای چند دقیقه در کنار مردم سبزی که برای تجمع آمده بودند، در روبروی درمانگاه تخصصی امام رضا نشستم، سپس ماموران پلیس شروع به متفرق کردن مردم کردند، چند دقیقه ای در همان مسیر راه رفتم و سپس به خیابان ملا صدرا وارد شدم، خیابان را تا نیمه رفتم اما تعداد مردم کم بود و دوباره به میدان نمازی برگشتم، باز هم ماموران به متفرق کردن مردم پرداختند.
تا حدود ساعت 16:40 خبری از نیروهای یگان ویژه نبود.
در ساعت 16:55 نیروهای یگان ویژه وارد خیابان ملاصدرا شدند و با همکاری بسیج و نیروهای انصار حزب الله (لباس شخصی) بی دلیل به مردم حمله کردند و مردم را زیر ضربات باتون خود قرار دادند، قبل از حمله ی نیروهای حکومتی جو آرام بود و حتی کوچکترین حرکت برای تحریک نیروها انجام نشد، در واقع این نیروهای حکومتی بودند که مردم را تحریک کردند.
در خیابان ملاصدرا حدود ساعت 17:30 بود که پسری مضطرب را دیدم که از سوی دیگر خیابان در حال فرار بود و بی توجه به ماشینها از خیابان گذشت، به یکباره گروهی از لباس شخصیها و بسیجیها از میان جمعیت به هم پیوستند و پسر را گرفتند، در همان ابتدای متوقف کردنش، 3بار شوک برقی به وی وارد کردند، و بعد از آن با ضربات پی در پی مشت و لگد و باتون سعی در کنترل وی داشتند ( ف 1 )، پسر جوان که حدودا 29 سال سن و 180 سانتیمتر قد داشت، با نیرویی غیر قابل باور از جایش بلند شد و سعی در فرار کردن داشت اما تنها 4-5 متر را طی کرد و در پیاده رو دوباره متوقف شد و بسیجیها و لباس شخصیها باز با ضربات خود سعی در کنترل وی داشتند، یکی از لباس شخصیها سر پسر را میان دو پای خود گذاشت و فشار می داد، یک بسیجی هم که حداقل 90 کیلوگرم وزن داشت با افتادن به روی بدن پسر سعی در گرفتن دستانش را داشت تا دستبند بزند ( ف 2 ). در همین حال دیگر افراد بسیج به مردمی که در ان نزدیکی بودند وحشیانه حمله می کردند و با ضربات باتون آنها را متفرق می کردند، در این صحنه در میان بسیجیان دو پسر نوجوان زیر 17 سال حضور داشتند که با در اختیار داشتن باتون اسرائیلی ( جمع شونده ) با خشونت بیش از حد به مردم حمله می کردند. فیلمبردار بیسیجی نیز از چهره تمام افرادی که در آن نزدیکی بودند فیلمبرداری می کرد.
پسر جوان یک بار دیگر از جایش بلند شد و از دست بسیجیان فرار کرد اما تنها حدود 10 متر را طی کرد و بعد از آن بازداشت شد.
نیروهای بسیج و لباس شخصی در هر حمله از گاز فلفل استفاده می کردند و سعی داشتند تا با استفاده از شوک برقی و باتون و حتی شلاق مردم را به وحشت بیاندازند. به طور مکرر با هدف قرار دادن جوانانی که در حال حرکت بودند بی دلیل به سمتشان حمله می کردند و آنها را مورد ضرب و شتم قرار می دادند و سپس بازداشت می کردند. بارها شاهد گریه ی دختران جوانی بودم که دلیلش حمله نیروهای بسیج و لباس شخصی به آنها بود و یا اینکه صحنه ی کتک خوردن پسرانی را می دیدند که حتی آنها را نمی شناخنتد. ( ف 3 )
چندین بار خیابان ملاصدرا را طی کردم تا از برخورد وحشیانه ی نیروهای حکومتی و چهره شان فیلم بگیرم، چند باری موفق به فیلم گرفتن شدم اما به دلیل پایین بودن کیفیت دوربین متاسفانه چهره ی مزدوران حکومتی به خوبی مشخص نبود، در حالی که مسیر را طی می کردم با ماشینهای ون پلیس روبرو می شدم که هر کدامشان پر از جوانانی بود که برای اعتراض به خیابان آمده بودند.
حدود ساعت 18:30 در خیابان ملاصدرا چند ثانیه پس از فریادهای اعتراضی معترضان سبز و چند متر بالاتر از محل مورد نظر، بسیجیهایک جوان حدودا 22 ساله را هدف قرار دادند و سعی در بازداشت پسر داشتند، اما دوست دختر وی در حالی که گاز فلفل به صورت هردویشان زده بودند با مقاومت قابل تحسین خود دوستش را نجات داد ( ف 4 ).
در میان افراد بسیجی حدود 7-8 نوجوان زیر 18 سال دیدم که هر کدام باتون و گاز فلفل در اختیار داشتند.
از نظر من که در تمام مبارزات تهران حضور داشتم و موقعیت های مختلف را مثل دیگر دوستان سبز تجربه کردم، اعتراض یک اسفند یکی از سخت ترین اعتراضاتی بود که من در شیراز تجربه کردم، خیابان ملاصدرا به هیچ وجه محل مناسبی برای دوستان سبز شیرازی نیست، چراکه با مشاهده ی خودم و مشاهداتی که دوستانم در گذشته داشته اند، این خیابان بیش از حد باعث دستگیری مردم سبز شده است. همینطور اینکه تجمع در مقابل درمانگاه امام رضا روبروی میدان نمازی اصلا کار درستی نیست چراکه هیچ راه فراری ندارد و به راحتی یارانمان را تقدیم حکومت می کنیم. بهتر است مکانی با خیابانهای فرعی و کوچه های متعدد و نزدیک به هم برای اعتراض انتخاب شود، تا به راحتی در برابر نیروهای حکومتی به موفقیت برسیم. همینطور اینکه منسجم نبودن و پراکنده بودن مردم سبز شیراز دلیل دیگری برای غلبه نیروهای حکومتی بر مردم است.
این بخش کوتاهی بود از آنچه در روز یک اسفند 89 در شهر شیراز رخ داد، حمله های وحشیانه نیروهای بسیج و لباس شخصی که با حمایت و دخالت کامل نیروهای پلیس انجام می شد.
اما در میان این همه نیروهای حکومتی بی وجدان و بی شرف، یک مامور جوان با غیرت دیدم که جوانی را که بازداشت شده بود، از ماشین ون پیاده کرد و جلوی دهها مامور دیگر و لباس شخصی وبسیجی آزادش کرد. ( ف 5 )
ای کاش دوربین با کیفیتی داشتم تا روز یک اسفند سبز را بهتر به تصویر می کشیدم.
بسیجیها چند ثانیه پس از یک سر و صدا و درگیری لفظی با مردم بی جهت به یک پسر گیر دادند و به صورت او و دوست دخترش گاز فلفل زدند و قصد داشتند تا پسر حدودا 22 ساله را بازداشت کنند که دوست دخترش با مقاومت قابل تحسینش موفق به نجات وی شد
تعداد مردم در این لحظه در حدی نبود که بتوانند با نیروهای لباس شخصی و بسیج و یگان ویژه در گیر شوند
تا ثانیه ی 38، نود درصد موتوریها بسیجی هستند. بسیجیها و لباس شخصیها به صورت دسته های 4 نفره - 6 نفره و ... در خیابان حرکت می کردند و با استفاده از ادوات نظامی سعی در به وحشت انداختن مردم داشتند
یکشنبه یک اسفند 89- شیراز خیابان ملاصدرا- حدود ساعت 17:30
نیروهای بسیج و لباس شخصی با کمک یگان ویژه ی پلیس اقدام به ضرب و شتم یک جوان کردند
جوان که از سمت دیگر خیابان در حال فرار بود با حمله ی گروهی دیگر از نیروهای حکومتی متوقف شد
به این جوان معترض حداقل سه بار شوک برقی وارد شد، و وی را با ضربات پی در پی دست و پا و باتون مورد حمله قرار دادند
در میان بسیجیها، دو نوجوان کمتر از 16 سال دیده شد که با باتون اسرائیلی اقدام به ضرب و شتم مردم می کردند
اگر به یاد داشته باشید در روزهای نخست حرکت مردمی قرار بعدی را در تجمعات اعلام می کردیم، بیایید تا در تجمع یک اسفند قرار بعدی را بگذاریم، سه شنبه سوم اسفند ساعت سه بعد از ظهر. کم کم اعتراضات را فشرده تر خواهیم کرد. **لطفا اطلاع رسانی کنید
خیابان ولی عصر از میدان راه آهن تا میدان تجریش محل برگزاری تظاهرات سبزهای تهران می باشد.
میدان ستاد محل تجمع سبزهای شیراز مبارزان سبز شیرازی توجه داشته باشند که خیابان ملاصدرا و نمازی به دلیل فاصله داشتن بیش از حد کوچه ها و خیابانهای فرعی شان محل مناسبی برای تجمع نیست چراکه در طول اعتراضات گذشته این محل بیشترین دستگیری را داشته است.
ما زنده به آنیم که آرام نگیریم **موجیم که آسودگی ما عدم ماست
به رسم دیرینه و در حمایت از جنبش آزادیخواهی ایران و حمایت از آقایان موسوی و کروبی و برای آگاهی عزیزانی که از تظاهرات روز یکشنبه یک اسفند مطلع نیستند، در تاریخ 30 بهمن ساعت 22 بر بام سبز خانه هایمان می ایستیم و فریاد مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر سر می دهیم اطلاع رسانی کنید
سید محمد حسینی: کسی که قبل از مهدی اعلام حکومت اسلامی کند دجال و دروغگوست. حکومت دینی از هر نوعی نمی خواهیم می توانید صحبتهای سید محمد حسینی را به صورتهای زیر دانلود کنید
همانطور که می دانید خبری با عنوان خودداری مسئولان سپاه از تیراندازی بسوی مردم منتشر شده است، گرچه این خبر جدا از حقیقی بودن و یا نبودنش خوشایند است، اما نباید نکته ای را فراموش کنیم.
سپاهیان در لباس سپاه یا لباس شخصی؟:
به دنبال اعتراضات مردم آزادیخواه مصر و تونس، ارتش این دو کشور از هرگونه اقدامی علیه معترضان خودداری کردند و این حرکت ارتشیان انعکاس زیادی در بین مردم معترض و غیر معترض ایران داشت. حکومت جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز برای حفظ اندک طرفداران خود و همچنین برای پاک نشان دادن چهره این نیروی حکومتی، اقدام به انتشار خبری با عنوان خودداری مسئولان سپاه از تیراندازی بسوی مردم کرده اند. اما نکاتی که باعث می شوند نسبت به حقیقت داشتن این موضوع شک کرد، اول- نوع برخورد این نیروی حکومتی در طول اعتراضات مردمی و دوم- نوع حضور نیروهای سپاه در روز 25 بهمن 89 در اعتراضات مردمی می باشد. تمام کسانی که در اعتراضات روز 25 بهمن شرکت داشتند، حضور چشمگیر نیروهای لباس شخصی در بین معترضان را تایید می کنند، نیروهایی که اکثرا سن بالای 30 سال داشتند. اینکه تعدادی از نیروی سپاه در شهرهای مختلف به صورت لباس شخصی در بین مردم حاضر شدند از سوی دو عضو سپاه تایید شده است.
برای حکومتی که خود را موظف به پاسخ گویی به طرفداران خود در صورت سرکوب معترضان توسط نیروهای لباس فرم میداند، شاید بهترین راه، قرار دادن نیروها در لباس شخصی باشد تا در صورت سرکوب و کشتار، این اقدام را به منافقین و سلطنت طلبها و دیگر گروه های مخالف نسبت دهد. از این رو آگاهی مردم نسبت به این موضوع که "بخشی از سپاه در لباس شخصی برای سرکوب مردم ظاهر می شوند" ضروری است تا خللی در حرکت جنبش آزادیخواهی ایجاد نشود.
در هر صورت جنبش سبز ایران با روی باز از تمام نیروهای نظامی و انتظامی و کسانی که تا به امروز از نظام دیکتاتوری حمایت کرده اند دعوت می کند تا به صف مردم سبز بپیوندند.
امشب به یاد دو شهید سبز راه آزادی ( صانع ژاله و محمد مختاری ) و همینطور برای حمایت از جنبش سبز آزادیخواهی، همه با هم راس ساعت 22 فریاد مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر سر خواهیم داد
تبلیغات گسترده ی نظام خونخوار ولایت فقیه و حمایت مسئولان ضد ملت برای دستگیری و محاکمه ی موسوی و کروبی و همینطور مبارزان سبز به اوج خود رسیده است، بیایید تا در روز یکشنبه یک اسفند ساعت 15 در میعادگاه سبز آزادی به منظور حمایت از موسوی و کروبی یکبار دیگر شهرمان را سبز کنیم و هشدار بدهیم که در صورت دستگیری موسوی و کروبی، با تمام قدرت به نظام خونخوار ولایت فقیه ضربه وارد می کنیم هم وطن به پا خیز
امروز سید محمد حسینی ( مجری سابق صدا و سیما ) ویدئویی را که قبلا از آن سخن گفته بود منتشر کرد، وی در این ویدئو در مورد تبلیغاتی که جمهوری اسلامی برای آماده کردن ذهن مردم برای کودتای احمدی نژاد انجام داده، صحبت کرده است می توانید صحبتهای سید محمد حسینی را به صورتهای زیر دانلود کنید
در مصر در طول اعتراضات، مسجدها محلی برای کمک به مردم بودند، اما در ایران مسجدها محلی برای تجاوز به مردم و پرورش سرکوبگران و قاتلین برای سرکوب مردم بودند
با شروع اعتراض مردم ایران نسبت به نتیجه ی انتخابات دهمین دوره ی ریاست جمهوری، خشونت نیروهای حکومتی هم شروع شد و روز به روز افزایش یافت. بطوری که نیروهای حکومتی آزادانه و البته با حمایت مقامات جمهوری اسلامی به سمت مردم آتش گشودند. رهبران و حامیان معترضان نیزمردم را به مبارزه ی بدون خشونت و برگزاری راهپیمایی سکوت فراخواندند. اما چرا با گذشت نوزده ماه از شروع حرکت مردم، مبارزه ی بدون خشونت باعث تغییری در ساختار نظام جمهوری اسلامی نشد؟
اصولا هدف از مبارزه بدون خشونت چیست؟
مبارزه ی بدون خشونت برای رسیدن به هدف نهایی با کمترین هزینه و خسارت جانی و مالی انتخاب می شود، که این نوع مبارزه نیازمند سطح بالایی از آگاهی در میان اقشار مختلف جامعه و اتحاد و همبستگی سراسری می باشد، که به دست آوردن این آگاهی و اتحاد نیز نیازمند تلاشی چند ساله در زمینه ی اطلاع رسانی و بالا بردن دانش مردم در مبارزات بی خشونت می باشد. این نوع مبارزه متکی بر نافرمانی مدنی است و قوی ترین و سریع ترین شیوه آن اعتصاب می باشد.
در حالی که در مبارزات خشونت آمیز همه ی مسائل به پایتخت سیاسی یک کشور بستگی دارد و می توان یک حکومت را با تسخیر پایتخت سیاسی آن سرنگون کرد، در مبارزات بی خشونت تنها راه سرنگون کردن یک حکومت اتحاد تمام طبقات جامعه در سراسر کشور می باشد. برای این منظور، تمام سطوح جامعه باید به حدی از آگاهی برسند تا تاثیر نافرمانی مدنی و اعتصاب سراسری را به خوبی درک کنند و حاضر به انجام آن شوند.
بنابراین به نظر می رسد که انتخاب این نوع مبارزه توسط رهبران و حامیان جنبش سبز کار درستی نبوده، چرا که آگاهی اقشار مختلف جامعه نیز در حدی نیست که در مدت زمان کوتاهی اعتصاب سراسری را بپذیرند و از انجام آن نهراسند.
- اما دلایل دیگری هم وجود دارند که باعث شده اند جنبش مردمی به نتیجه دلخواه مردم نرسد. در زیر به چند مورد از آنها اشاره می کنم.
حمایت نشدن مردم توسط احزاب و اصناف قانونی کشور:
در طول مبارزات مردم ایران به جز یکی – دو حزب، هیچ حزب و گروه و صنفی علنا از اعتراضات حمایت نکرد، به علاوه دستگاه قضایی نه تنها سرکوب مردم را محکوم نکرد بلکه مستقل نبود و در حمایت از حکومت جمهوری اسلامی دادگاههای نمایشی نیز برگزار کرد.
تزریق بیش از حد حس برتری توسط حامیان جنبش و دور شدن از واقعیتهای جامعه/ وارد شدن در تصمیم گیری برای جنبش:
با گذشت زمان برخی حامیان جنبش مردمی به جای اینکه در آگاهی رساندن به مردم، بیش از پیش تلاش کنند، به تزریق بیش از حد حس برتری به معترضان پرداختند و یا اینکه به خود اجازه دادند تا وجود رهبران جنبش را نادیده بگیرند و تاکتیکی برای مبارزات مردم انتخاب کنند. برجسته ترین نمونه ی آن " 22 بهمن 1388 " است که دو مورد ذکر شده را می توان به خوبی در آن مشاهده کرد.
وجود تفاوتی اساسی میان خواسته های معترضان و رهبرانشان:
به مرور زمان سطح مطالبات معترضان بالا رفت و دیگر به برگزاری مجدد انتخابات فکر نمی –کردند و با توجه به حوادث و اتفاقات پیش آمده خواستار کنار رفتن حکومت جمهوری اسلامی و ایجاد یک حکومت مبتنی بر دموکراسی شدند، از سویی دیگر رهبران جنبش بارها در بیانیه های خود پایبندیشان را به نظام جمهوری اسلامی اعلام کردند. این یعنی تفاوتی اساسی میان خواسته های معترضان و رهبرانشان، تفاوتی که می توان آن را یکی از دلایل مهم به نتیجه نرسیدن جنبش مردمی دانست، چرا که جنبشی با تفکر تغییر نوع نظام، نیازمند رهبری با همین طرز تفکرمی- باشد، برای این منظور یا باید رهبران جنبش با خواسته ی اساسی معترضان همسو شوند و یا اینکه چهره ای جدید از سوی معترضان به عنوان رهبر معرفی شود تا بتواند انرژی و پتانسیل لازم برای مبارزه با حکومت را به مردم تزریق کند و جنبش را به خوبی رهبری نماید. به هر حال تا زمانی که معترضان رهبری با تفکر تغییر نوع نظام انتخاب نکرده اند، ضروری است که از رهبران فعلی پیروی کنند و از تصمیمات فکر نشده خود داری کنن تا لطمه ای به اتحادشان وارد نشود.
علاوه بر موارد فوق، دلایل بسیار دیگری وجود دارد که مانع از به نتیجه رسیدن اعتراضات مردم شدند، دستگیری های گسترده اشخاص، ارعاب به وسیله اعدام مخالفان حکومت و سرکوب شدید مخالفانتنها اندکی از این دلایل می باشند./
با توجه به اینکه روز25 بهمن از سوی آقایان موسوی و کروبی برای حضور دوباره مردم انتخاب شده و مردم هم آمادگی خود را برای حضور نشان داده اند، فراخوانی برای سر دادن غریو مرگ بر دیکتاتور و الله اکبر در ساعت 10 شب 23 و 24 بهمن برای اتحاد بیشتر مردم اعلام شده، برای خیزشی دوباره " نیازمند یاری سبزتان هستیم " لطفا اطلاع رسانی کنید
بیست سوم و بیست وچهارم بهمن ساعت 22 غریو مرگ بر دیکتاتور
بیست و پنجم بهمن بهمن ساعت 15 تظاهرات از میدان امام حسین تا میدان آزادی
