
كنت النصر

یک آتئیست (خدا ناباور)هستم، به اعتقاد من، خدا ساخته ی ذهن بشر است، تنها بخاطر اینکه انسان به یک تکیه گاه روحی احتیاج دارد. بهشت و جهنم واقعی در این دنیاست، و دنیایی جز این وجود ندارد، با مردن جسم روح هم می میرد. به حقوق برابر میان زن و مرد معتقدم
مسئولین امور پناهندگان کشور ترکیه کمترین توجهی به وضعیت پناهجویان و بویژه پناهجویان ایرانی ساکن این کشور نداشته و هر از گاهی قوانین سختگیرانه تری را در قبال اقامت آنها در این کشور وضع می کنند.
مرگ تدریجی پناهجویان به علت سهل انگاری کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل یک جرم آشکار است…
انجمن حمایت از پناهجویان ایرنی در ترکیه
همانطور که در بیانیه های پیشین انجمن حمایت از پناهجویان ایرنی در ترکیه اشاره شده؛ کشور ترکیه فاقد هر گونه تسلیهات رفاهی، درمانی، مسکونی و… برای پناهجویان است و مسئولیت تهیه و مخارج مسکن، خوراک و پوشاک بی هیچ حرفی، به عهده پناهجویانی می باشد که در ترکیه اجازه کار قانونی نداشته و مجبورند در سرمای زمستان و گرمای تابستان به کارهای سنگین و غیرتخصصی تن بدهند. مضاف بر این، کمیساریای عالی فاقد تمهیدات ویژه برای کمک مادی یا درمانی به پناهجویان می باشد. به همین دلیل انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی در ترکیه (نوشهیر) بیانیه سوم خود را که مبنی بر مرگ تدریجی پناهجویان به علت سهل انگاری کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل بوده…خطاب به چهار سازمان(سازمان حقوق بشری در ژنو، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در آنکارا، کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل در وان، هلسینکی) و دیگر سازمان های حقوق بشری و مرتبط به امور پناهندگان اعلام داشته و خواهان رسیدگی فوری به این تراژدی اسفبار می باشد…
مرگ پناهجویان بر اثر عدم تخصص در کار
با وجود این که در سالهای اخیر در قوانین کار ترکیه امکان اشتغال قانونی برای پناهجویان فراهم شده اما بخاطر مشکلات زیادی که برای گرفتن اجازه کار وجود دارد این حق هنوز به صورت یک نوشته ناکار آمد باقی مانده است. از این رو بیشتر پناهجویان به اشکال غیرقانونی به کار مشغول می شوند،همین امر همیشه با بروز حادثه ای همراه بوده و جان پناهجو را به مخاطره انداخته و در بسیاری از موارد منجر به مرگ پناهجو می شود…
چهارشنبه۱۱ اوت ۲۰۱۰جوان ۱۹ ساله افغان بنام “گل افغان میرافغان” که در شیفت شب برای امرار معاش مشغول کار بوده است در حین کار با دستگاه”بالابر” دچار سانحه برق گرفتگی شده و بعد از انتقال به بیمارستان علیرغم تلاش پزشکان، با کمال تاسف جانش را از دست می دهد. گل افغان از سال ۲۰۰۷ توسط کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان بعنوان پناهنده برسمیت شناخته شده و از آن موقع در انتظار اعزام به کشور ثالث بود.
بی هیچ تردیدی گل افغان نگون بخت فراری از جنگ؛ اولین قربانی شرایط دهشتناک کار در محیط ناامن با شرایط مخاطره آمیز نبوده و نیست. متاسفانه سلب مسئولیت کمیساریالی عالی و چشم پوشی کامل این سازمان نسبت به حفظ جان و امنیت پناهندگان، با توجه به فقر و گرسنگی روز افزون و تمکین به شرایط ناامن کار،پیوسته هستی پناهجویان را با تهدیدی دائمی روبرو کرده است .
مرگ انوش نامور پناهنده ایرانی در ترکیه در۴ دسامبر۲۰۱۰ بر اثر برق گرفتگی (سه فاز) هنگام کار با دستگاه برش، توسط پلیس ترکیه گزارش می شود. انوش از فعالان سیاسی بود و سالها برای برقراری دموکراسی و آزادی در کشورش مبارزه کرده بود، متاسفانه انوش ۲۶ ساله تنها به علت سهل انگاری کمیسیاریای عالی پناهندگان در مقابل جان پناهجویان، جان خود را از دست می دهد.
قاسمعلی رادپور ۴۵ ساله، مقیم شهر آفیون، بعنوان پناهجو در این شهر اقامت داشت. پلیس شهر آفیون علت مرگ او را نیز برق گرفتگی اعلام کرده است.
مرگ پناهجویان به علت بی توجهی سازمان کمیساریای عالی پناهندگان در قبال جان بیمارشان چنین بی توجهی در حالی صورت می گیرد که در بسیاری از شهرهای ترکیه بیمارستانهای دولتی به پناهجویان سرویس کافی نمی دهند به همین خاطرهمان گونه که بارها مشاهده شده است، بسیاری از پناهجویان به علت تمکن مالی و کم توجهی مسوولین کمیساریای عالی سازمان ملل مستقر در آنکارا جان خود را از دست می دهند.
به طور مثال هفتم ماه آوریل ۲۰۱۰، فرخ محمدی(فعال سیاسی) در بیمارستان شهر کایسری بر اثر بیماری سرطان فوت می کند. فرخ محمدی به همراه همسر و دو فرزندش ، بیش از سه سال پناهجوی ترکیه بوده و درخواست پناهندگی که به سازمان ملل ارائه داده با سهل انگاری مطلق سازمان ملل مواجه و پرونده ایشان مختومه اعلام می شود…
۲۵ ژانویه ۲۰۱۱محمد شیری به علت سوئ مصرف دارو خودکشی می کند و به زندگی خود پایان می دهد در حالی که در اوج جوانی به کمیساریای عالی پناهندگان پناه آورده بود که آینده ای امیدوار را نظاره گر باشد..
ساعد مهدی پور ۲۰ژانویه ۲۰۱۱ ساکن شهر نوشهیر با بریدن رگ دست خود، دست به خودکشی زده و رویاهای ناتمام خود را به افق می سپارد، خوشبختانه به علت رساندن وی به بیمارستان، ساعد از مرگ حتمی نجات پیدا می کند…
علی اکبر لطفی فرد(۶۲ساله) مرگ به علت تومار مغزی… مرحوم لطفی پناهنده سیاسی- اجتماعی بود که به همراه همسر و دو فرزندنش، پس از چهارسال شرایط سخت زندگی و دست و پنجه با مرگ، در ژانویه ۲۰۱۱ به عنوان پناهنده از طرف کمیساریای عالی پذیرفته می شود. متاسفانه بیماری رنج آسای وی، که از ۲۰۰۹ با آن مبارزه می کرد به علی اکبر لطفی اجازه اقامت مامنی امن نداد و ژانویه ۲۰۱۱ با زندگی وداع گفت. لازم به ذکر است که خرج و مخارج بیمارستان وی بیش از ۳۰هزارلیر ترکیه از طرف خانواده اش با شرایط بسیار سختی تامین شده و با توجه به این که مرحوم لطفی در ترکیه و در شرایط پناهجویی دچار تومار مغزی شده اما از طرف سازمان کمیساریای عالی هیچ گونه کمک هزینه به وی و خانواده اش، تعلق و پرداخت نشده است.
اینها تنها نمونه های در سالهای اخیر بود که کمیساریای عالی هیچ گاه درصدد پیگیری مواردی از این دست بر نیامده و متاسفانه، مسئولین امور پناهندگان کشور ترکیه نیز کمترین توجهی به وضعیت پناهجویان و بویژه پناهجویان ایرانی ساکن این کشور نداشته و هر از گاهی قوانین سختگیرانه تری را در قبال اقامت آنها در این کشور، از جمله وصول مبالغ سنگینی با عنوان پول خاک و … وضع می کنند.
اخذ این مبالغ سنگین در حالی صورت می گیرد که دولت ترکیه ، امکان اشتغال پناهجویان خارجی را تقریبن غیرممکن ساخته و پناهجویان برای تامین هزینه های زندگی خود ناچار به انجام کارهای سیاه و غیرقانونی با ساعات کار بیشتر و یک سوم درآمد معمول هستند. حال با چنین شرایطی بیشتر پناهجویان تن به کارهای طاقت فرسا زده و برای امرار معاش مجبور به قبول چنین بی عدالتی هستند، با این وجود، متاسفانه در بسیاری از مواقع پناهجویان شاهد عدم پرداخت دستمزد از سوی کارفرما بوده و به کرات پیش آمده که پناهجویان از دستمزد چند روز یا هفته خود تنها به خاطر نیاز شدید مالی بگذرند…
این در حالی است که کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل نیز واکنشی مناسب در قبال اینگونه برخوردهای دولت ترکیه از خود نشان نداده و با بی تفاوتی از کنار این مسائل عبور می کند.
همان طور که اشاره شد، متاسفانه بارها شاهد مرگ پناهجویان در ترکیه بوده ایم ، از ترور ، خودکشی ، برق گرفتگی و غرق شدن در دریاها گرفته تا مرگ و میر ناشی از بیماریهای قابل درمان و یا لاعلاج ، تمامن محصول مستقیم شرایطی هستند که دولت ترکیه و کمیسیاریای عالی پناهندگان- مستقر درآنکارا – برای پناهجویان به وجود می آورند.
سهل انگاری مطلق کمیساریا در خصوص پرونده پناهندگان وعدم ایجاد شرایط مناسب برای پناهجویان بارها و بارها فجایع غیرقابل جبرانی را به وجود آورده است چرا که هزاران پناهنده ایرانی، افغان و غیره از سوی کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان در این کشور به امان خدا رها شده و هیچگونه کمک هزینه ای بابت زندگی حداقلی و مسکن در اختیار آنان قرار داده نمی شود. از این رو آنان از سر ناچاری به کارهای شاق با دستمزد بسیار ناچیز و بمراتب کمتر از کارگران “بومی” تن می دهند و با حوادث ناگوار این چنینی مواجه می شوند و از آنجا که مشمول قوانین کار نمی شوند، کسی در قبال جان آنان نیز مسئولیتی ندارد.
انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی بر این امر پافشاری می کند که بایست به این شرایط غیر انسانی پایان داده و راه برون رفت از این سرگردانی و جلوگیری از تراژدی های انسانی بمراتب بیشتر را در تحقق مطالبات ذیل می داند: پرداخت هزینه زندگی و مسکن از جانب (یو ان) به کلیه متقاضیان پناهندگی از بدو ورود و تقاضا پناهندگی از این سازمان تا اعزام آنان. تسریع در اعزام پناهندگان پذیرفته شده از جانب کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان تسریع در روند رسیدگی به پرونده پناهجویان در کوتاه ترین زمان رسیدگی هر چه سریعتر به پرونده های استینافی و بررسی مجدد این پرونده ها که سالیان طولانی منتظر پاسخی از طرف کمیساریای عالی پناهندگان می باشند لغو فوری هزینه”پول خاک” – (این امر باعث می شود که پناهجویان برای تامین این هزینه خود را به مخاطره بیاندازند تا بیش از این اسیر قوانین نابرابر نشوند)
انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی -ترکیه(نوشهیر) در عین حال از سازمان های مرتبط به امور پناهندگی و دیگر سازمان ها و شخصیتهای مدافع حقوق بشری پیشاپیش می خواهد تا با صدور اطلاعیه و اقدامات عملی دیگر ، سازمان کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل/ آنکارا مجاب به پذیرفتن خواسته های به حق پناهجویان نمایند
انجمن حمایت از پناهجویان ایرانی***
شش دانشجوی دانشگاه سوره از حق تحصیل محروم شدند، دلیل این محرومیت رو نمی دونم، اما گمان نمی کنم که دلیل مسئولان این دانشگاه به سیاست و یا اعتقاد ربطی نداشته باشه. چه راحت جوانهای این مملکت رو از حق تحصیل محروم می کنند و چه راحت با آینده ی جوانان بازی می کنند. چرا باید دانشجویی به دلایل سیاسی و اعتقادی از ادامه تحصیل محروم بشه؟ یه روزی داشتم با دو تا از بچه های دانشگاه در مورد اینکه چرا بهایی ها حق تحصیل در دانشگاه رو ندارن، بحث می کردم، دوستم که مذهبی هم بود، جواب داد اگر بهایی ها وارد دانشگاه بشن برای دین خودشون تبلیغ می کنند و مسلمانها رو به دین خودشون میارن!! گفتم مگه نمی گید که اسلام بهترین دین و کاملترین دین هست؟ پس از چی می ترسید؟ خب شما هم دین خودتون رو تبلیغ کنید، اگر که دین اسلام کامل و بهتر از دیگر ادیان هست پس می تونید که بهایی ها رو به اسلام بیارید، شما تبلیغ کنید، بزارید ادیان دیگه هم تبلیغ کنند. در مورد سیاست هم همین هست، اگر با تفکرات سیاسی یک دانشجو موافق نیستید، چرا شما هم تفکرات خودتون رو بیان نمی کنید و از مواضع خودتون دفاع نمی کنید؟ چرا فکر می کنید با حذف کردن و یا محروم کردن همه چیز به نفع شما تمام میشه؟
فقط دانشجویان سیاسی نیستند که حق تحصیل رو ندارن، عده ای هم مثل من هستند که بخاطر نداشتن توان مالی از ادامه تحصیل باز می مانند. وضعیت اقتصادی رو به حدی خطرناک کردند که مردم روز به روز فقیرتر میشن و توان خودشون رو برای پرداخت هزینه ها از دست میدن. اخیرا به مناسبت روز کارگر، با چند کارگر مصاحبه کردند که یکی از اونها می گفت پسرم بخاطر نداشتن پول بلیط اتوبوس نتوانست به مدرسه بره، این یعنی درد، توی مملکتی که به اندازه ی کافی انگیزه برای تحصیل نیست، این مشکلات می تونه روی دانش آموزان و دانشجویان برای دور شدن از تحصیل تاثیر بیشتری بذاره.
خودم هم که بعضی وقتا یه خرده مطالعه می کردم تا اگر پول جور شد و برگشتم به دانشگاه، زیاد از درسها عقب نمونم، دیگه کم کم انگیزه م رو از دست دادم. حتی اگر تا همین هفته هم پول جور بشه زوری هم که شده میرم ثبت نام می کنم، اما بعدش دیگه فایده ای نداره.
به امید اون روزی که هیچ جای کره زمین، آدمی پیدا نشه که بخاطر نوع تفکرش و یا به خاطر بی پول بودنش از حق تحصیل محروم بشه.
اسامی دانشجویان محروم از تحصیل دانشگاه سوره:
آناهیتا صفرنژاد، راحیل عبدالکریمی، علی رضا رضایی اقدم، علی غریب دوست، عباس جمالی و نوید ایزدیار.